بدون عنوان
عسل مامان از وقتی که یاد گرفتی چهار دست و پا بری خیلی شیطون شدی می خوای همه چیز و یهو کشف کنی از اسباب بازیهات گرفته تا کیف دستی من و کیف خودت .چند روز پیش که کیفم تو اتاق بود با چه سختی خودت و به کیفم رسوندی و زیپ کوچیکه کیفو باز کردی و وسایلم و بیرون ریختی من موندم تو چطور این کار و کردی.الان دیگه راحت میشینی وقتی میریم خونه اتاقت رو خیلی دوست داری خیلی آروم میشی منم میزارم تو تختت بشینی و با اسباب بازیهات بازی کنی .این روزا سرم خیلی شلوغه هم میرم شرکت هم دانشگاه وقتی میام خونه مامانی دنبالت تا منو میبینی دست و پا میزنی که زودتر بیای بغلم، قربون دختر نازم مامانی بهت بای بای یاد داده کم کم خوت یاد گرفتی که هی اون دستای کوچولوتو میچرخونی خیلی دیدنی میشی وقتی با تعجب به دستات نگاه میکنی دخترم امید زندگیم دوستت دارم .
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی